بازم سلام...
امروز میخوام از رویای بچگیم بگم
از بچگی دوس داشتم نویسنده بشم
از 7سالگی داستان میگفتم از 10 سالگی هم شعر میسرودم
همیشه تو مدرسه یواشکی کتابای غیردرسی میخوندم...همیشه ازکتابخونه مدرسه بیشترازهمه کتاب امانت میبردم و میخوندم...تودانشگاهم تقریبا همنطورم
با اینکه یه چندسالی هست از این استعدادم غافل شدم اما گاهی وقتا شعر میگم...
درحال حاضر دارم یه رمان مینویسم انشاالله به زودی تموم میکنم
دعا کنید بتونم چاپش کنم...یعنی آرزومه
خداروشکر داییم تو حوزه نویسندگیه منم میتونم ازش یه کمکایی بگیرم
نویسنده خوب شدن درکنار درسم مهمترین هدف زندگیمه درحال حاضر...مطمعنم یه روزی به مهمترین رویای زندگیم میرسم
راستی چندتا دوست نویسنده هم دارم توی شهرخودمون که البته استادم هستن...خیلی دوسشون دارم مخصوصا آقای کاظم دهقانی نویسنده بزرگ شهرستان که از 11سال
گی استاد ومشوق من بود وهستن....
دارم یه وب جدید میسازم اگه مایل بودید آدرسشو میدم....بااااااای
بالاتر ازعشق