بالاتر از عشق

برای خودت زندگی کن

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

کسی که تو را دوست داشته باشد

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

با تو می ماند…
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
 
برای داشتنت می جنگد
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
 
اما اگر دوستت نداشته باشد
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
به هر بهانه ای میرود
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:, :: 18:9 :: توسط : فاطمه

 

بخدا که دیگر قلبـــــــــــــــــــم ترک خورد...

از بس سرد و گرمش کــــــــردی!

کاش یا دل میبستی و میماندی

 یا به این که دل نبسته بودی گرمش نمیکردی.

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, :: 16:45 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, :: 16:44 :: توسط : فاطمه

 

بعضــی حـــرفا رو نمــیشه گفت، بایـد خــورد!


ولی بعضی حـرفارو، نه میشه گفت، نه میشـه خورد! میمونه سردل!


میشـــه دلتنگــــی! میشــــه بغـــــض! میشــــه سکـــوت!


 میشـــه همـــون وقتایــــی که خـــودتم نمـــی دونــی چــتـه...!

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, :: 16:43 :: توسط : فاطمه

مونا برزویی

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 13:5 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 12:52 :: توسط : فاطمه

اسماعیل خان قشقایی معروف به صولت‌الدوله، چهرهٔ سیاسی اواخر قاجار و یکی از مقتدرترین ایلخان‌های ایل قشقائی بود.او از فرزندان داراب خان، فرزند مصطفی قلی خان ایلخانی فرزند جانی خان قشقایی رئیس ایل قشقائی بوده و در فیروزآباد از شهرهای استان فارس متولد شده است. سال تولد صولت‌الدوله ۱۲۹۵ قمری برابر با 1257 شمسی است. و با خدیجه بی بی دختر عبد الله بیگ کشکولی ازدواج کرد. وی بعد از مرگ برادرش ضرغام الدوله در سال 1324 قمری(1285 ش) در سن 26 سالگی رسما به ریاست ایل قشقایی منصوب شد. اسماعیل خان به علت رشادت و مهارت وی در تیراندازی و جنگ‌های چریکی، در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار به وی لقب صولت‌الدوله داده شد. وی بعدا ملقب به سردار عشایر شد...

دوره ریاست صولت الدوله مصادف با حوادث بزرگ سیاسی و نظامی در کشور بود،که در همه حال ایل قشقائی به عنوان یکی از عوامل و نیرو های تعیین کننده و موثر در حوادث جنوب ایران شرکت داشت. در این موقع خانواده دیگری که از سالها پیش در فارس قدرت فراوانی کسب کرده بودند بیش از بیش به عنوان نیروی مقتدر و در قطب مخالف قشقائی ها قرار گرفت و آن خانواده قوام الملک شیرازی بود. اینان نواده های حاج ابراهیم وزیر سلاطین زندیه بودند که با خیانت به لطفعلی خان زند موجبات پیروزی آغا محمد خان قاجار را در شیراز فراهم نمودند و در دوران قاجار از مال، ثروت و قدرت فراوانی برخوردار شده و بعدها قوام الملک لقب گرفت.

صولت الدوله و جنبش مشروطه

به هنگام انقلاب مشروطه در ایران " اسماعیل خان صولت الدوله" ایلخان قشقائی بود و وی که مردی با هوش و توانا و پر توان بود در نظر داشت که از شرایط نامساعد زمان مشروطه، برای نابودی مخالفین خود، یعنی قوامی هااستفاده نماید و تلاش کرد از این فرصت برای بیرون کردن آن ها از قدرت در منطقه فارس بهره برداری نماید. از آنجا که قوامی ها با نظام استبدادی قاجار همراه بودند ، صولت الدوله از انجمن مشروطه خواه شیراز حمایت کرد و از این رو جای پای مستحکمی در مرکز منطقه فارس که حوزه نفوذ سنتی قوامی ها بود پیدا کرد و قشون او بار ها به شهر شیراز آمده و مورد استقبال گرم مردم قرار گرفته بود. حکمرانی شیراز از سالها پیش عملا در در دست خاندان قوام بود و در فارس پیروان و زیر دستان بسیاری داشت ، قوام جکومت قاجار را برنده می دانست و به همین سبب با مشروطه دشمنی مینمود. میان او و پسرانش با انجمن اسلامی و آزادی خواهان در شیراز؛ کشاکش سختی بر خواسته بود.

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 12:44 :: توسط : فاطمه

[تصویر: esb92983hh3pw561xdl.jpg]

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 12:42 :: توسط : فاطمه

 

نسبت به اسمت انگار شرطی شدم !!

دور اسمت در همه کتابها با ماژیک قرمز یک قلب کشیدم !!

تا به اسم تو میرسم تمامی سلولهای بدنم ناگهان کودتا میکنند!!!

ای شورشی !!!
بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, :: 15:12 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392برچسب:, :: 15:5 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 14:11 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:غروب,عسلویه, :: 12:27 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 17:7 :: توسط : فاطمه

خدایا دوست دارم

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 17:6 :: توسط : فاطمه

Fall Photos 6 تصاویری از فصل زیبای پاییز

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 11:32 :: توسط : فاطمه

من و یک پاییز و یک مهر در جاده ای پر پیچ و خم از برگ های نم پاییزی ، کمی مه و کمی بوی آتش
چه لذتی داشت اگر تو هم کنارم بودی …

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, :: 11:29 :: توسط : فاطمه

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392برچسب:, :: 18:53 :: توسط : فاطمه

آن هنگام که حضرت حق، روح اشرف مخلوقات را در کالبد این آفریدهی شگرف میدمید، به هر نیمه موهبتهایی بخشید و هر کدام را نسبت به دیگری نیازمند نمود. فرشتگان درگاه الهی مأمور شدند به اینکه خاک خلقت زن را بیشتر غربال کنند تا نرمی وجود او بیشتر شود. اما برای مرد اینچنین نبود، چون مرد باید با زبری روزگار روبرو میشد و اندکی ضمختی در وجودش لازم بود.

آنچه که از موهبت حیا و عفت و حجب در کاسهی دل زن ریخته شد بیش از مرد بود. به درون رگ مرد نیز رشک و تعصب و غیرت تزریق شد. محبت، عشق، دلدادگی، وفاداری، زیبادوستی و پاکدامنی نیز بین هر دو نیمه وجود بشر به یکسان تقسیم شد.

زن در کلاس صبر و ناز و انتظار شاگرد اول شد و مرد در کلاس تمنّا و نیاز و تلاش برای وصال. زن آموخت که چگونه دل برباید و مرد آموخت که چگونه دل به دست آرد. بشر موجود شریفی بود. رشد و تربیت این شرافت به زن سپرده شد و صیانت و حمایت از آن به مرد. انسان معصوم بود. عصمت در درون زن رشد یافت و مرد نگهبان خدا برای حفظ این معصومیت گماشته شد.

پس از خلق بشر، هر آنچه که رحمان آفرید از جنس محبت بود. از جنس عشق، از جنس زیبایی. آدمی آموخت که نیم خود را با این محبت و مهر میتواند به نیم دیگر پیوند زند. بشر فهمید که کمال از جنس مهربانی است و کامل بودن جز باعشق حاصلنمیشود.

اما مرد عصیانگر بود و سرکش. نگاه به هر سو داشت و میل به کشف و ادارک. پس حجاب چشم بر او واجب شد تا نگاهش فقط به سوی محبوب خود باشد. زن نیز چون لطیف بود و زیبا، میل به خودآرایی و نمایانگری داشت. پس حجاب تن بر او واجب شد تا گرفتار تبرج نشود. این شد که خداوند اول بار حجاب چشم را به سوی مرد نازل کرد و سپس حجاب تن را برای زن آفرید.

حجاب نیز آفرینشی از جنس محبت بود، چون با حجاب تمنای مرد از زن بیش از پیش شد. مرد خواهان آن چیزی بود که سهلالوصول نباشد و پوشیدگی زن را دوست میداشت. برای مرد آن چیزی ارزشمند بود که با تلاش و کوشش به دست آید.

اما مرد عصیانگر بود و سرکش. نگاه به هر سو داشت و میل به کشف و ادارک. پس حجاب چشم بر او واجب شد تا نگاهش فقط به سوی محبوب خود باشد

با حجاب، متانت زن نیز بیش از پیش شد. چون زن خواهان خواهش مرد بود و حجاب باعث میشد که زن خواستگار پیدا کند و خواستنی شود. زن دانست که رمز برتری جسم ظریف او بر درشتی هیبت مرد، نگاه متین است و اخم ابرو و کلام با صلابت. مرد نیز پی برد که راه ورود به قلب صاحب این متانت و سرسنگینی و صلابت، کرنش است و محبت و خواهش.

زن آموخت که باید به راحتی دستیافتنی نباشد، همچون مروارید درون صدف؛ و مرد فهمید که برای وصال به گوهر وجود محبوب، دستدرازی بیفایده است و اجازه و مراعات و طلب لازم است. زن فهمید که سر سرکش مرد را با حجب میتوان به سوی خود گرداند و مرد فهمید که حجاب نشانه علقه و مهر و وفای زن به اوست. حجاب اینگونه رمز شکلگیری محبت بین زن و مرد شد.

با حجاب، زن فهمید که جایگاه او در نظام هستی، مطلوب و محبوب ومعشوقاستومردفهمیدکهآفرینشبرایاوحکمطالبومایلوعاشقرقمزدهاست. اینگونهبودکهدرجنتالمأویزنارزشمندشدومردقدردان. اینگونهبودکهدربهشتعدن،زنلایقمادرشدنگشتوامالبشرنامگرفتومردسعادتحامیبودن،پشتوانهبودنوتکیهگاهبودنپیداکردتاازمادرانگیهایزنمراقبتنماید.

حجاب بود که مرد را از تعهد زن به زندگی آگاه نمود، زن را از وفاداری مرد به عهد خود مطمئن ساخت و پیوند زن و مرد را محکم کرد.

 

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 8 مهر 1392برچسب:راز,جذابیت,ومحبوبیت,زن,از,نوعی,خاص, :: 18:38 :: توسط : فاطمه

نمی دانم پس از مرگم

که آید بر مزارم

که بنشیند به سوگم

سیه چشمی سیه بر تن کند یا نه؟

ولی سوگند

تو را به جان دلبرت سوگند

مرا هم یاد کن آن شب

که من در زیر خاک سرد

بی تو تنهای تنهایم....

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, :: 18:51 :: توسط : فاطمه

خصلت‌های جالب ایرانیان باستان از زبان هرودوت یونانی

خصلت‌های جالب ایرانیان باستان از زبان هرودوت یونانی
ایرانیان دروغ را بزرگ‌ترین گناه می‌دانند، و وامداری را ننگ می‌شمارند، و می‌گویند وامداری از این‌رو بد و ناپسند است که کسی‌که بدهکار باشد مجبور می‌شود که...

 

 
هرودوت (۴۹۰-۴۲۵ پیش از میلاد) بزرگ‌ترین تاریخ‌نگار جهان باستان است که او را پدر تاریخ نیز دانسته‌اند. هر چند در نگارش نبردهای ایران و یونان از هم‌زبانان یونانی خود پشتیبانی می‌کند، بخش مهمی از تاریخ باشکوه ایران باستان از نوشته‌های او یا به کمک آن‌ها شناخته شده است. شناخت کنونی ما از ملت‌های کهن دیگری مانند بابلی‌ها، مصری‌ها، فینیقی‌ها، نیز تا اندازه‌ی زیادی از نوشته‌های او به دست آمده است. به نظر می‌رسد او نخستین کسی باشد که واژه‌ی هیستوری را به معنای تاریخ به کار برده است.
 
او درباره خصلت‌های پدران ایرانی‌مان می نویسد:

ایرانیان دروغ را بزرگ‌ترین گناه می‌دانند، و وامداری را ننگ می‌شمارند، و می‌گویند وامداری از این‌رو بد و ناپسند است که کسی‌که بدهکار باشد مجبور می‌شود که دروغ بگوید؛ از این‌رو همواره از ننگِ بدهکار شدن می‌پرهیزند.
هرودوت می‌نویسد که ایرانیان معبد نمی‌سازند، برای خدا پیکره و مجسمه نمی‌سازند. آنها خدای آسمان را عبادت می‌کنند و میترا و اَناهیتا‌ و همچنین زمین و آب و آتش را می‌ستایند.
 
ایرانیان به‌همسایگان احترام بسیار می‌گذارند، هرچه همسایه نزدیک‌تر باشد بیشتر مورد توجه است و همسایگان دور و دورتر در مراتب پائین‌تری از احترام متقابل قرار دارند.
ایرانیان هیچ‌گاه در حضور دیگران آب دهان نمی‌اندارند و این کار را بی‌ادبی به‌دیگران تلقی می‌کنند؛ آنها هیچ‌گاه در حضور دیگران پیشاب نمی‌کنند و این عمل نزد آنها از منهیات مؤکد است. آنها هیچ‌گاه در آبِ رودخانه پیشاب نمی‌کنند و جسم ناپاک در آب جاری نمی‌اندازند؛ و اینها را از آن‌رو که سبب آلوده شدن آب جاری می‌شود گناه می‌شمارند
 
در میگساری تعادل را مراعات می‌کنند و هیچ‌گاه چنان زیاده‌روی نمی‌کنند که مجبور شوند استفراغ کنند یا عقلشان را از دست بدهند.
ایرانیان روز تولدشان را بسیار بزرگ می‌شمارند و در آن روز مهمانی و جشن برپا می‌کنند و سفره‌های گوناگون می‌کشند، گاو و گوسفند سرمی‌برند و گوشت آنها را در میان دیگران بخش می‌کنند.
 
 
 گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:ایرانیان باستان,هرودوت یونانی,تاریخ,معبد,همسایه,میترا,آناهیتا,زمین ,آب ,آتش, :: 15:2 :: توسط : فاطمه

خیلی حرف است ...

که تو هرروز در گلویت خاری کشنده احساس کنی

برای کسی که

بدانی

حتی یک بار در عمرش

به خاطر تو بغض هم نکرده است...

بالاتر ازعشق

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 1 مهر 1392برچسب:, :: 14:43 :: توسط : فاطمه

درباره وبلاگ
فقط دعا کنید به عشقم برسم...***** ببرد از من قرار و طاقت و هوش* بت سنگین دل سیمین بناگوش* نگاری چابکی شنگی کلهدار * ظریفی مه وشی ترکی قباپوش* ز تاب آتش سودای عشقش * به سان دیگ دایم می‌زنم جوش* چو پیراهن شوم آسوده خاطر * گرش همچون قبا گیرم در آغوش* اگر پوسیده گردد استخوانم * نگردد مهرت از جانم فراموش* دل و دینم دل و دینم ببرده‌ست * بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش* دوای تو دوای توست حافظ * لب نوشش لب نوشش لب نوش*
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بالاترازعشق و آدرس balatarazeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 49
بازدید ماه : 4450
بازدید کل : 56895
تعداد مطالب : 381
تعداد نظرات : 212
تعداد آنلاین : 1



Alternative content