سلام عشقم
میدونم که خوبی .. چون همین الان داشتم باهات حرف میزدم
منم خوبم...خوب خوب
امروز یکی از بهترین روزای زندگیمه...عشقمون یک ساله شده...انشالله عشقمون ابدی میشه
چون امروز 22 مرداده....روز عشقه...روزیه که همدیگرو پیدا کردیم...توی بهشت همدیگرو پیدا کردیم...حرم امام رضا ع...
یادت هست پارسال توی همین روز عصر بود..ساعت دور وبر 5ونیم شش بود فکرکنم
من نشسته بودم تو صحن آزادی رو به ضریح امام رضا
منتظر مامان وخاله بودم که بیان...رفته بودن زیارت...من نمیتونستم برم..روز اولی بود که رسیده بودیم مشهد
تو داشتی رد میشدی از همون دور چشامون به هم گره خورد
دلم هری ریخت پایین....یه جذبه ای داشتیا
اومدی رد شدی...چند دقیقه بعد برگشتم عقب نگاه کردم ببینم کجا رفتی
میخواستی بشینی که باز منو دیدی...
بعدشم دیگه مامانینا اومدن ..
وقت نماز بود ..تو خیلی خونسرد رفتی از حوض وضو گرفتی نمازتم خوندی به جماعت
ولی من مجبور بودم مراقب بنیامین پسرخالم باشم که یه وقت گم نشه
بعدشم اومدیم کنار حوض توهم اومدی ...اینقدر ازت خوشم میومد...هی لوس نشیا
دیگه ما هرجا رفتیم تو پشت سرمون میومدی
بعضی جاها که شلوغ بود یهو غیب میشدی ناراحت میشدم...
باز میدیدمت و خوشحال میشدم
تا اینکه بلاخره توی خیابون دیگه داشتیم میرفتیم از قیافت پیدا بود چقدر هول شدی
اومدم دم مغازه ولی باز نتونستی شمارتو بدی
تا اینکه لحظه ی آخر دیدم خیلی ناراحتی شمارتو گرفتم....ههههههههه
دیگه بقیشم که خودت میدونی...
ولی آخر نفهمیدم کی شماره رو نوشته بودی که آماده بود؟؟؟
عاشقتم محمدرضا
همیشه بهت افتخارمیکنم
همیشه برام عزیزی
تورو تو بهشت پیدا کردم
عشقمون پاک و مقدسه
خداهم خودش کمک میکنه که به زودی زود به هم برسیم
باهم بریم پابوس امام رضا که قربونش برم
دستمون تو دست هم
بریم پیش همون خادما که تو حرم گرفتنمون
بریم بهشون بگیم که ما به هم رسیدیم
بریم زیارت
من همیشه عاشق امام رضا بودم از بچگی ...اما الان دیگه دیوونشم بخدا
محمدرضا تو برای من هدیه خدایی
چون از وقتی دیدمت بیشتر از همیشه به خدا نزدیک شدم
تو منو به خدا رسوندی
خدایی که ازش دور بودم
خدایا دوست دارم
محمدرضا دوست دارم
عاشقتم...انشاالله به زودی به هم میرسیم
نظرات شما عزیزان:
یه نفر
ساعت17:54---28 مرداد 1393
هههههه....قصه آشناییتون خععلی جالبه....مردم از خنده
ولی عجب جایی همکدیگرو دیدین
خب ایشاالا به هم برسین و خوشبخت شین عجیجم