دوست دارم رویای من...
اما نه از روی هوس
نه از روی نیاز
نه از روی طمع
بلکه فقط از روی عشق
عشقی که مرا تا اوج هفت اسمان برده است...
غروب که میشه بیشتر از هر وقت دلتنگت میشم...
باهر غروب هیجان ونشاط در دلم از درد فراق بی تو بودن غروب میکنه...
با هر طلوع امیدوار میشم وتموم بدنم جون میگیره انگار تازه متولد شدم...
میدونی چرااااا...؟؟؟
چون میگم دیگه امروز روز وصال دیدن یاره...
روزی که عشقمو در اغوش میگیرم...
اره هر روز دلم رو به این چیزا خوش میکنم...
امادریغ از اینکه تو بدون من نه غروبی داری ونه طلوعی...!!!
یکسال گشت وتوشه ی تو مهربانیت بود
حال که سال نو میشود...
بازم هم توشه ی تو همان مهربانیت خواهد بود
سال 93 را سالی سرشار از شادی وتندرستی برایت ارزومندم مهربانم...
نظرات شما عزیزان: